مرد و زن

رفتارهای زنانه و مردان

مرد و زن

رفتارهای زنانه و مردان

مردان وزنان چه رفتارهایی بایدانجام دهند

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسادت و رقابتشان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در کانون خانواده آنچه که باعث تداوم و بقای صمیمیت می گردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم است. در این میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد.



اگر چه ازدواج آسان نیست اما استمرار و تداوم آن بسیار مشکل تر و سخت تر است، اما در این گزارش به آنچه که زنان باید از مردان و زندگی مشترک خود بدانند می پردازیم. شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود.

همه خانم‌ها دلشان می‌خواهد قلب شوهرشان را کاملا تسخیر کنند و از او حرف‌های حق‌شناسانه و محبت‌آمیز بشنوند، اما اغلب آنها گاه و بیگاه دچار امواج خشم، بی‌احساسی، بی‌حوصلگی و کم‌توجهی شوهرانشان می‌شوند. روانشناسان و مشاوران خانواده اعتقاد دارند که آقایان، پیام‌هاى دیدارى را دریافت مى‌کنند و خانم‌ها پیام‌هاى شنیدارى را دوست دارند.

لذا بهتر است برخی از رازهای درونی مردان را بشناسید تا بتوانید برای آنها زنی ایده آل و جذاب باشید :

** در نظر داشته باشید مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان به آنها اجازه می دهید، سعی کنید، تماس های مکرر با همسر خود را فراموش کنید ، همیشه در دسترس بودن خانم ها خوب نیست.

**بسیاری از زنان فکر می کنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند. اما واقعا اینگونه نیست اگر چه به زیبایی بهای بسیاری می دهند اما اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.زن زندگی باشید و با اخلاق زیبا مرد را نگهدارید.

** مردان از زنان با نشاط و با روحیه خوششان می آید. پس سعی کنید شادمانی را به زندگی خود راه دهید. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند

** مردان دوست دارند همسران قدرشناسی داشته باشند؛ وقتی شوهرتان خسته از کار روزانه به خانه برمی‌ گردد به استقبالش بروید و با خوشرویی از او پذیرایی کنید و هنگام رفتن به سر کار او را بدرقه کنید. وسایل او را از دستش بگیرید و از خریدهایش تعریف کنید.

** یکی از خصایص بارزی که می تواند احساس رضایتمندی را در کانون خانواده حاکم کند، قناعت است تلاش کنید قانع و راضی باشید.

** مردها معتقدند: خانم ها زیاد حرف می زنند یا بسیار غرغر می زنند، پس ثابت کنید اینگونه نیست. مردان از این خصیصه خوششان نمی‌آید، سنجیده و بجا سخن بگوید و غر نزنید، تلاش کنید چیزی هایی که برای همسرتان تعریف میکنید تکراری نباشد

** اگر می خواهید شوهرتان را اسیر کنید از ابراز احساسات غافل نشوید؛ البته نه تنها با رفتارها و گفتار کلیشه ای.

**  انعطاف پذیر باشید.

** مردان معمولا نیاز خود به نوازش و توجه را بر زبان نمی آورند.

** مردان بیشتر از آنکه به جا، مکان یا غذا بهاء بدهند، به مسائل جنسی اهمیت می دهند. بنابراین ریشه مشکلات خانوادگی را باید در خلوتگاه آنها یافت.



** مردان دوست دارند بیش از همسر خود در آمد داشته باشند زیرا به آنها احساس قدرت و امنیت می دهد.

** مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.

** مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیر مستقیم صحبت کنند. هیچ مردی از زن خود فقط نوازش طلب نمی کند، اما شما اگر واقعاً زندگی و همسر خود را دوست دارید حتما این کار را انجام دهید.

** غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد و به هر طریقی اگر غرور او را بشکنید، او را از دست خواهید داد.

** شاید عجیب باشد ولی خیلی شنیده می‌شود که مردان، زنان باهوش را دوست ندارند و دلشان می‌خواهد همسرشان نسبت به آنان معلومات کمتری داشته باشند.

این موضوع به آنان حس بهتری می‌دهد و برعکس این موضوع حس حسادت و رقابتشان را برمی‌انگیزد. بنابراین جلوی آنها ابراز فضل نکنید و تا جایی که می‌ توانید با وجود توانایی جسمی و فکری از آنان کمک بخواهید. به همسرتان احترام بگذارید و به جای رقیب درست کردن برای او از او تعریف و تمجید کنید.

** مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند. به زن اندرز دهنده نیاز ندارند. گاه زن‌ها اشتباهات مردها را به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است.

** اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند. اما همه آنها نیاز دارند، زمانی مخصوص خود داشته باشند، به مرد ها فرصت بدهید، به مردها آزادی عمل بدهید، بگذارید به آنچه دوست دارند، دست پیدا کنند آنها را تشویق کنید مسافرت بروند و تفریح کنند، با دوستان خود باشند و یادی از دوران مجردی و کودکی خود کنند.

** هیچگاه همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید، او را سرزنش نکنید یا نقاط ضعف و منفی همسرتان را مدام به رخ او نکشید، تنها او را سلطان قلب خود و مردان دیگر بدانید و این را هم باور داشته باشید.

** در ناراحتی‌هایش شریک شوید و شنونده خوبی باشید و پند و اندرز دادن را کنار بگذارید و از گفته‌هایش سوء استفاده نکنید. آشپزخانه پر رونقی داشته باشید و اگر می‌خواهید از شوهرتان کمک بگیرید از کارهای ناشیانه‌اش ایراد نگیرید و هر کار خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.


************************************************************

شوهرتان را اینگونه شیفته خود کنید! (اینجا)

شروع یک رابطه جدید همیشه بهترین قسمت آن است. آن شور و هیجان اولیه هیچوقت تکرار نخواهد شد.
اما آیا می توانید کاری کنید که آن شور و شوق را برای همیشه نگه دارید؟ آیا می توانید کاری کنید که هر روزی که می گذرد بیشتر دوستتان داشته باشد؟

چطور می توانید کاری کنید که همیشه به شما فکر کند؟
شاید چشمش را گرفته باشید، اما آیا می توانید مطمئن باشید بطور دائمی مال شما شود؟ چطور می توانید کاری کنید که همیشه شما را بخواهد و برای آنچه که هستید دوستتان داشته باشد؟

مردها تک بعدی تر از زن ها هستند. یا شاید هم چیزها را آنطور که ما می بینیم نمی بینند.
در زندگی مردها هر موقعیت نمی تواند میلیون ها جایگزین یکسان داشته باشد.
برای آنها، زنگ نزدن شما خیلی ساده به این معنی است که سرتان شلوغ است و هیچوقت تصور نخواهد کرد که علاقه ای به او ندارید.
بنابراین کار شما این است که او را مجذوب خود نگه دارید و کاری کنید که همیشه شما را بخواهد.
با چه سلاحی؟ با اعتمادبه نفس و کنترلتان. ما به شما می گوییم چطور او را بدون هیچ تلاشی مجذوب خودتان نگه دارید.

1 - سر خود را شلوغ کنید
هیچوقت نباید طوری نشان دهید که انگار نشسته اید کنار تلفن و منتظر زنگ او هستید، حتی اگر واقعاً اینطور باشد! برای اینکه حواستان را پرت کنید، بیرون بروید، با دوستانتان معاشرت کنید، سرگرمی برای خود داشته باشید.
و دقت کنید که حتماً او از فعالیت های شما باخبر باشد و بداند که سرتان شلوغ است. این کار نه تنها او را مجذوب شما نگه می دارد، باعث می شود وقتی برای او وقت می گذارید کلی متشکرتان باشد!

2 - هیچوقت نشان ندهید که اذیت می شوید
بزرگترین اشتباهی که اکثر خانم ها مرتکب می شوند این است که مدام شکایت می کنند که « چرا دیشب \ دیروز\ فلان موقع به من زنگ نزدی؟ » اینجور سوال ها به جای اینکه باعث شود بیشتر دوستتان داشته باشد، فقط او را دورتر می کند. اینکه بگویید، « قبلاًها اینکار را می کردی » حتی اوضاع را بدتر هم می کند. یادتان باشد، مردها از سوال و جواب کردن در رابطه متنفر هستند.
در ابتدای هر رابطه، شور و هیجان در بالاترین حد است و این باعث می شود همیشه دنبالتان باشد. اما رابطه هم مثل هر چیز دیگری پیش می رود و به مرحله ای می رسد که هر دوی شما با هم راحت تر می شوید و این یعنی لازم نیست دیگر هر چند ساعت یکبار به هم زنگ بزنید تا احساس کنید هم را دوست دارید.

3 - احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید
اگر می خواهید بدانید که چطور او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، لباسی بپوشید که خودتان از آن خیلی خوشتان می آید و احساس می کنید جذاب می شوید. وقتی خودتان احساس جذاب بودن کنید، مطمئن باشید در ظاهرتان تاثیر می گذارد.

4 - به ظاهرتان توجه کنید
شاید سطحی به نظر برسد اما برای گذاشتن اولین تاثیر یا تاثیرات بر روی طرف مقابل الزامی است. خیلی باید از رابطه تان بگذرد تا بگذارید شما را در لباسی معمولی یا بدون آرایش ببیند.

5 - پیشقدم شوید
سرسخت بودن را فراموش کنید و خیلی وقت ها خودتان پیش قدم شوید. اما نباید این کار را همیشه تکرار کنید. برای اینکه او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، باید علایق او را در نهایت نگه دارید. پس برایش یادداشت بگذارید و از او بخواهید که در فلان روز همدیگر را ملاقات کنید.

6 - به غریزه اش رسیدگی کنید
این کاملاً بدیهی است. با تحسین کردن او، چه از ظاهرش و چه از شخصیتش، ایجاد ارتباط چشمی و نگاه های نافذ، احساساتش را شکوفا کنید.

ممکن است مردی به شما بگوید که به کمی فضا نیاز دارد و اینکه دوست دارد بدون اینکه به نامزدش فکر کند، زمانی را به خود و دوستان هم جنس خود اختصاص دهد اما این همیشه درست نیست. می توانید این را پذیرفته و بگذرید. و یا کاری کنید که بدون اینکه حتی از او بخواهید، شما را بخواهد و همیشه دنبالتان باشد.
فقط کافی است که دختری با اعتماد به نفس به نظر برسید و طوری وانمود کنید که خیلی به حضور او نیاز ندارید.

اگر این نکات را رعایت کنید، خیلی زود می بینید که چطور او را شیفته خود می کنید و همیشه به دنبال خود می کشانید.

************************************************************

ویژگی های زنانی که مردان ترکشان می کنند(اینجا)

فکر می کنید چه زن هایی حال یک مرد را به هم می زنند؟ یا مردها چه زن هایی را ترک می کنند؟ در ادامه ویژگی این زن ها را می خوانید.

زن هایی که حال بدی دارند.

۱- زنان توجه طلب (هیسترونیک): زنانی هستند که دوست دارند مورد توجه واقع شوند و به محض این که شکار خود را می یابند بازی تام و جری را شروع می کنند و از دست چشمان هیزی که قبلا به هر قیمتی دلشان می خواسته حتی نیم نگاهی بگیرند، حالا فرار می کنند و جالب تر این که این زنان، دلشان می خواهد گرم و قدرتمند به نظر برسند در صورتی که به شدت در پشت صحنه، یخ زده اند.

۲- زنان همیشه مادر: این گروه از زنان، مردان را با کودکان خود، اشتباه گرفته اند. دلشان می خواهد مانند یک مادر، شش دانگ مراقب شوهر خود (بخوانید بچه خود) باشند.

ایرادهای بنی اسراییلی: "این کار را بکن و آن کار را نکن"، "آن چیز را نخور و این چیز را بخور"، «تو کی بزرگ می شوی؟" و... از زبان این زنان، بسیار شنیده می شود.

۳- زنان بچسب (سریش): این گروه از زنان، به شدت گیر می دهند. روزانه و به دفعات بسیار زیاد به همسر خود تلفن می زنند و قبل از سلام و احوال پرسی می پرسند: "کجایی؟!"

در محبت و بی محبتی، افراط می کنند. دلشان می خواهد همه جا به همسر خود منگنه شوند. یکی از این زنان سریش می گفت: "کاش می شد مرد خود را آن قدر کوچک کنم که درون کیفم، جا بگیرد."

این گروه از زنان گاهی آن قدر در مهرورزی افراطی هستند که مردان را از خود دور می کنند.

۴- زنان شکاک: این گروه از زنان به طرز شگفت انگیزی به همسر خود شک دارند. به طور مداوم در جست وجوی نشانه ای از خیانت، مرد خود را بازرسی می کنند، لباس هایش را چک کرده تا نشانی از جرم ناکرده اش پیدا کنند.

نقل می کنند: "مردی قبل از این که به خانه وارد شود، تمام لباس های خود را کنترل کرد! زن پس از آمدن مرد به خانه، ۲۰ دقیقه ای او را بازرسی کرد. وقتی چیزی نیافت، رو به مرد کرد و گفت: خاک بر سر بی لیاقتت! حالا دیگر با زن های کچل دوست می شوی؟!...

این زنان بدون مقدمه به دنبال مردشان راه می افتند و او را تعقیب می کنند. اگر به شرکت مخابرات بروید بعضی اوقات این گروه زن ها را می بینید که به التماس می خواهند صورت ریز مکالمه همسرشان را دریافت کنند. آنها مسیر نگاه مردشان را به طور دایم، دنبال می کنند که مبادا به جایی غیر از خودشان، چشم دوخته باشند.

۵- زنان مردنما: این خانم ها، افتخارشان این است که ما برای خود مردی هستیم! دوست دارند کارهای مردانه انجام دهند و به طرز عجیبی از ظرافت زنانه، دور مانده اند.

با این که ورود زنان به شغل های سخت و مردانه عاری از اشکال است، اما این گروه از زن ها آن قدر در این مورد افراط می کنند که گویی زن گرفته اند (به جای این که شوهر کنند). بلند حرف می زنند، اغلب، موهای خود را مردانه کوتاه می کنند، بیشتر شلوار می پوشند و خلاصه مردانی که با این گروه زندگی می کنند؛ مردانگی خود را از یاد می برند.

۶- زنان بدلباس: این گروه از زنان، اغلب با پیژاما در منزل دیده می شوند. چنان خود را از یاد برده اندکه موهایشان مانند سیم ظرفشویی و لباسشان مثل پادری شده است. اغلب دستانشان رنگ سبز (ناشی از خرد کردن سبزی) و صورتشان نشانی از بادمجان سوخته دارد. بیشتر اوقات، بوی پیازداغ و نعنا و جعفری می دهند و بدون رعایت مسایل بهداشتی، زندگی خود را سپری می کنند. آنها فکر می کنند با این کارها خود را قربانی نشان داده و در عجب اند چرا مردان از آنها گریزانند؟!

۷- زنان بچه مامانی: این گروه از زن ها بدون اذن مادر خود، آب نمی خورند. اغلب مادران اینها، زنان سلطه جوی خاموشی بوده اند که با این جمله: "دلت می آید به مادر پیرت، بی توجهی کنی؟"، خود را فدایی مادرشان می دانند. آنها می گویند: "شوهر پیدا می شود اما مادر، هرگز!"

دکوراسیون منزل این گروه از زن ها سلیقه قطعی مادرشان بوده و به طرز عجیبی حتی اگر بدانند که حق با مادرشان نیست، ادعایشان این است: "همیشه حق با مادرم است."

بیچاره شوهران این زنان که اگر مغضوب مادرزن شوند هرگز در دل همسر خود راهی نخواهند یافت. بیشتر دعواهای این زنان بر اثر مداخله مادرشان در زندگی، رخ می دهد و معمولا زندگی مشترکشان سرانجام خوشی نخواهد داشت.

۸- زنان عاشق تر به فرزند خود: یکی از تلخ ترین جملاتی که به طور مکرر، آن را از زبان زنان بسیاری شنیده ام این است: "من به خاطر بچه هایم با تو مانده ام" یا "به خاطر بچه ها مجبورم به زندگی ادامه دهم."

این گونه زنان به محض به دنیا آوردن فرزندشان؛ خود را وقف بچه می کنند. آنها غافلند که در جهان هستی، بزرگ ترین رسالت و وظیفه انسان ها؛ قبل از هر انسانی، وظیفه نسبت به همسرشان است، بعد کودکان، بعد والدین و بعد دیگران.

مرد وقتی از سر کار می آید می بیند همسر خود، بدون کوچک ترین توجهی به او برای فرزندش، آب میوه می گیرد، پس شوهر چه؟ آنها تمام اوقاتشان را با فرزندان خود می گذرانند. حتی خوابیدن در اتاق کودک را به اتاق خواب خودشان ترجیح می دهند.

۹- زنان مقایسه کن: این گروه از زن ها، به طور مداوم خود را با زنان دیگر مقایسه می کنند. خدا نکند جاری شان سرویس جدید طلای خود را در یک میهمانی به آنان نشان دهد، روزگار شوهرشان سیاه است. چشم و هم چشمی؛ آفت بزرگ این گروه از زن هاست. اگر کوچک ترین تغییری را در خانه همسایه و آشناها ببینند، نمی توانند تحمل کنند. جالب است این گونه زنان اگر دوستشان برای تعطیلات نوروزی قصد سفر به آفریقا داشته باشد، آنها پدرشوهرشان را درآورده تا به شاخ آفریقا سفر کنند. اگر فرزند دوستشان کلاس اسکی روی آب ثبت نام کند حتما مایلند اسکی زیر آب، ۳ متر بالای آب، اسکی روی چمن، اسکی روی آسفالت و... را برای آموزش بچه ها در نظر بگیرند.

آنها غافلند که هر بچه ای توانایی منحصر به خود را دارد و غافل از این تفاوت های فردی، دلشان می خواهد فرزندشان مانند فرزند دیگران پیشتاز باشد.

۱۰- زنان خاندان کنیز ملاباقر: این دسته از زن ها، پدر همسرشان را سر غرغرهای متوالی در می آورند. راجع به همه چیز اعتراض دارند. خدا نکند حتی ۱۰ درصد از کاری که همسرشان می کند بر وفق دلشان نباشد، از صبح تا شب و شب تا صبح با تکرار مکررات، غر خود را به سمت همسرشان پرتاب می کنند.

به سفری رفته اند. از این که کولر اتاق در هتل، کار نمی کند؛ تا چند سال (بخوانید چند قرن)، غر می زنند و گویی نمی خواهند زبان خود را جز به ایراد گرفتن، باز کنند و...

براین فهرست اینها را باید افزود: زنان خودسر و ناشزه ، بد زبان و فحاش، آبرو بر و برملاکننده رازهای مرد و زندگی زناشویی و به اصطلاح قدیمی سلیطه و هرزه درای ، پرتوقع و سیری ناپذیر و قدرنشناس و نمک نشناس ، لجباز و حق بجانب و خود پسند ، شیفته اندام و زیبایی ظاهر خود و تحت تأثیر حرف دیگران ، دهن بین و حسود بیش از اندازه ، بازجو و شکنجه گر ، حرمت شکن و عبورکننده از خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی، بدگو و تهمت زننده به شوهر و بستگان او ، خیالاتی و در جستجوی عشقی دیگر!! و آگراندیسمان کننده اشتباهات یا قصور مرد و تکرار مکرر و ممل آنها و ناچیز انگار محبتها و زحمات او

***************************************************

چهار حرف راستی که بهتر است به شوهرتان نگویید!(اینجا)

در زندگی زناشویی هم، مثل همه موارد دیگر، بی شک راست باید گفت و جز راست نباید گفت. این درست؛ اما هر راست را باید گفت؟

بنا بر این گزارش، برخی روان شناسان معتقدند، زن باید از برخی از سخنان راست که شوهرش را آزرده خاطر می کند بپرهیزد. ۴ مورد از این راست های شوهر آزار بدین قرار است:

۱- فلانی که اومده بود خواستگاریم خیلی مهربون بود. هر عاقلی می گوید، حرف شما درست است؛ چون هر آدمی حسنی دارد؛ اما زخم این سخن در وجود شوهر شما التیام ناپذیر است.
۲- بدم میاد ازت. طبیعی است که هر رابطه ای پست و بلند دارد، اما وقتی حالتان بد می شود، جملاتی از این قبیل فقط رابطه شما را برای مدتی خراب می کند و دیگر هیچ.
۳- چکار داری؟ بیان گذشته، آن هم با جزئیات و موبه مو، آن هم برای آدم مو از ماست کش، کاری کشنده است؛ اما پنهان کردن گذشته و سانسور آن هم زندگی خراب کن!
۴- از اون آبجی ات متنفرم. افکار منفی خود را درباره افراد برای خود نگه دارید. بخصوص اگر این افکار درباره دوستان یا بستگان شوهرتان باشد. سودی که ندارد هیچ، زندگیتان را هم تلخ نمی کند.
آری جز راست نباید گفت؛اما هر راست نشاید گفت .البته دروغ گفتن حتی اگر کوچک باشه بنیان خانواده رو نابود می کنه...

ایران پایا

*****************************************************

با این ترفند شوهرتان را عاشق و دیوانه خود کنید!(اینجا)

اغلب ما گمان می کنیم که آن ها ذاتا همین طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت شان نمی توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید.

شاید دلیل این که شما و همسرتان نمی توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باورهای نادرست شما چنین فاصله ای را میان تان ایجاد کرده است.
تا زمانی که شما فکر می کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی توانید آن طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنویدمرد ها هم در مورد احساسات شان حرف می زنند و هم با زبان بی زبانی آن را به ما نشان می دهند.

فقط کافی است، زبان شان را بشناسید تا حرف دل شان را بفهمید. به این 9 توصیه عمل کنید. نتیجه اش را خیلی زود خواهید دید.

زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید

یک مرد برای این که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل پذیرش است و بدون این که در موردشان قضاوت کنید آن ها را می شنوید. در بسیاری مواقع مرد ها فکر می کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می شود. به همین دلیل آن ها تا نشانه های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی شان نبینند، از آنچه درون شان می گذرد حرف نمی زنند.

صادقانه بشنوید
ممکن است شما احساسات خصمانه تان را پنهان کنید و در لحظه ای که او از احساساتش حرف می زند وانمود کنید که درکش می کنید و همه چیز برای تان قابل پذیرش است اما باید بدانید که این بدترین راه است. اگر او بفهمد که همدردی شما صادقانه نیست و قضاوت دیگری روی حرف های او دارید اما نشان نمی دهید، قطعا از آن به بعد روی احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او این نقاب دروغین را روی صورت شما تشخیص خواهد داد و به محض دیدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جای این کار، اجازه بدهید که او حتی آسیب پذیری تان را ببیند و به جایش نوعی حس اعتماد را در شما تشخیص دهد.

رفتارهایش را تحلیل کنید
مردها ترجیح می دهند، احساسات شان را از طریق حرکات و رفتار های شان به شما نشان بدهند، نه این که بگوییم هیچ وقت از زبان یک مرد « دوستت دارم » را نمی توانی بشنوی اما اگر فکر می کنید او قرار است هر روز با یک دسته گل به خانه بیایید و بعد از سلام این جمله را بگوید در اشتباهید. اگر همسرتان عاشق تان باشد، در بیشتر شدن تلاش و انگیزه اش برای پیشرفت، حمایت کردن و مراقبت از شما و میلش برای تفریح از شیوه های شما و بودن با آدم های مورد علاقه تان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر یک مرد یعنی تلاش بیشتر برای ساختن یک زندگی آرام تر؛ زندگی ای که در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در کنارش بماند.

به او حس امنیت دهید
شما دوست دارید که در لحظه ای که سکوت کرده اید و در لاک خودتان فرو رفته اید، همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده اید و چه چیزی شما را آزار می دهد.
این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه ها به شما هجوم آورده اند صحبت کنید و ذهن تان را آرام کنید اما در مورد مرد ها این طور نیست. آنها یک مکان امن می خواهند و یک زمان مناسب. مرد ها دوست ندارند که مدام در مورد حس شان پرس وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت های درونی را بیرون بریزند.

احساسات‌تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید

شما اجازه دارید که احساسات تان را نشان دهید اما واکنش های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی تان به او بگویید که باید یک تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی بینید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می تواند باعث بروز واکنش های کنترل نشده ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن تان کنترل داشته باشید، می توانید بدون نشان دادن واکنش های هیجانی حس تان را بیان کنید یا اگر به جای این که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این که شما حس تان را از راهی امن با او درمیان می گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند.

حرف‌هایش را باور کنید
برخلاف زن ها که برای نشان دادن حس شان برنامه می ریزند یا نارضایتی شان را به زبان بی زبانی می گویند، مرد ها خیلی ساده آنچه در دل شان هست را نشان می دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن ها یکی است و اغلب مرد ها دلیلی نمی بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند. شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن تان می کند اما در دلش چیز دیگری می گذرد.

رفتارهایش را در جمع ببینید
شیوه ای که او در میان جمع با شما برخورد می کند یکی از مهمترین نشانه هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد های نادرست دیگران از شما حمایت می کند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می کند و به خاطر این که در مقابل دیگران او را سربلند کرده اید از شما تشکر می کند؟ اگر این طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.

زیادی از احساسات‌تان حرف نزنید
شما فکر می کنید که اگر احساسات تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت های او هر روز و هر لحظه می خواهید حس تان را با او در میان بگذارید. این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به هیچ وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.گفتن بی وقفه از احساسی که دارید می تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس تان قرار می گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می گیرد و سعی می کند آنچه در او می گذرد را با شما در میان نگذارد.

به رازهایش نزدیک نشوید
درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید، دلتان می خواهد که از همه راز و رمز هایش باخبر شوید اما دست نگه دارید. باید باور کنید که آدم ها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشه های گذشته اش برای او مثل یک راز باقی بماند.
مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشته اش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت می کند، نباید او را به دروغ گویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادن همسر او را مجبور به فاش کردن راز هایش کنید.
زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند.

تبیان

*********************************************************

خانم ها! مراقب حرف های تان باشید! شنیدن بعضی جملات مرد ها را ویران می کند(اینجا)

وقتی که خودتان را با اطرافیان تان مقایسه می کنید، فکر می کنید عاقل ترین زوج جهان هستید. از نظر شما خیلی از آن ها اشتباهات ساده اما وحشتناکی را مرتکب می شوند که شما از آن پرهیز می کنید و از این که خودشان از اشتباهات شان باخبر نیستند، تعجب می کنید. جالب است بدانید که همین اطرافیان پراشتباه نیز در مورد شماهم چنین قضاوتی می کنند. آن ها به اشتباهات ساده اما وحشتناک تان نگاه می کنند و همان جملات را در ذهن شان مرور می کنند. برای این که این موضوع را بهتر درک کنید و دست از گفتن جملاتی که در عین سادگی زندگی مشترک تان را ویران می کنند بردارید، چند نمونه از گلایه مردان خوشبختی را برای تان مطرح می کنیم که احتمال دارد زندگی عاشقانه شان همین روز ها از هم بپاشد.

● مرد بی اعتماد به نفس، مرد مرده است

علی ۳۸ سالش است. ۷ سال است که با همسرش ازدواج کرده و معتقد است که زندگی شان را با عشق شروع کرده اند و هنوز هم یکدیگر را دوست دارند اما در زندگی خوشبخت آن ها هم مسائلی وجود دارد که موجب رنجش و بحث می شود. او معتقد است همسرش هیچ عیب بزرگی ندارد اما با گفتن بعضی حرف ها، آرامش زندگی شان را به هم می ریزد و اعتمادبه نفس او را از بین می برد. او نمی گوید که حق با همسرش نیست و اشتباهی را مرتکب نمی شود بلکه می گوید:«اگر همسرم با این جملات به من حمله نکند حاضرم به اشتباهاتم اعتراف کنم و تمام تلاشم را برای جبران کردن شان انجام دهم.» اگر می خواهید که عشق تان ابدی باشد، جملاتی که علی را آزار می دهد و موجب دعوا در زندگی مشترک شان می شود را بخوانید و از آن ها پرهیز کنید.

● تقصیر تو بود

بعضی وقت ها، اوضاع اقتصادی و تصمیم گیری های مربوط به آن، وضعیت تحصیلی بچه ها و مشکلات شان یا خیلی مسائل مربوط به خانه، آن طور که باید پیش نمی رود. ما هم طبق عادت می خواهیم که گناه نامساعدبودن شرایط را به گردن یک نفر بیندازیم و از این طریق ذهن مان را آرام کنیم اما نباید فراموش کنید که در جریان زندگی مشترک، هزاران کار ممکن است آن طور که انتظار دارید پیش نرود؛ تصمیم گیری ها درست از آب در نیاید یا اتفاقات غیر مترقبه آرامش تان را به هم بریزد. اما حتی اگر واقعا این اتفاقات به دلیل اشتباهات همسرتان افتاده باشد، باز هم باید بدانید که سرزنش کردن هیچ چیزی را درست نمی کند و البته رابطه میان شما را سرد تر و پر تنش تر خواهد کرد.

● هزاربار گفته بودم...

به نظر ما اعتماد کنید؛ این ۴ کلمه می تواند همه چیز را از هم بپاشد و البته باید بگوییم که در یک رابطه عاشقانه و سرشار از اعتماد، این ۴ کلمه اصلا جایی ندارد. هیچ احتیاجی نیست که گفته های تان را به همسرتان (آن هم با این لحن) یادآوری کنید و به او بگویید که در چه مواردی حق با شماست و در چه مواردی او اشتباه کرده است. اگر فکر می کنید که نیاز است این حرف ها را دوباره به زبان بیاورید، بهتر است در روزهای بعد و در یک موقعیت آرام تر و آن هم بدون سرزنش کردن و اشاره به خراب کاری های همسرتان، این نکات کلیدی را به او گوشزد کنید.

● چرا تو همیشه...؟

همه آدم ها نقاط ضعف و قوتی دارند و حتی بعضی ها نقاط ضعف زیادی دارند. قطعا همسر شما هم بی عیب و نقص نیست اما بیش از حد تکیه کردن روی نقاط ضعف و عادی شمردن نقاط قوت، شما را با مشکل بزرگی روبه رو خواهد کرد. اگر رفتارتان را به همین شکل ادامه دهید، به تدریج این نقاط ضعف در او پررنگ تر و قوی تر خواهند شد و ویژگی های مثبتی که به نظرتان عادی بوده اند هم به مرور کمرنگ تر خواهند شد. شاید همسرتان فرد قدرتمند و شگفت انگیزی نباشد اما شما با این کار در عرض مدت کوتاهی او را به یک فرد ضعیف و ناتوان و همین طور بی اعتمادبه نفس تبدیل خواهید کرد.

● حس افتخار را از او نگیرید

محمد ۴۲ سالش است. او ۱۸ سال است که با همسرش زندگی می کند و یک دختر و یک پسر هم حاصل ازدواج شان است. آن ها زندگی خوبی دارند اما از همان ۱۸ سال پیش تا امروز، یک موضوع محمد را آزار می دهد و همسرش هم به هیچ طریق حاضر نمی شود که آن را ترک کند؛ این عادت گاهی اوقات فاصله زیادی بین آن ها می اندازد و موجب می شود تا چند روز رابطه ای سرد و همراه با دلخوری میان شان حاکم باشد. محمد معتقد است که همسرش تاکنون خیلی سازگار بوده و اگر این مشکل ها بین شان پیش نمی آمد، هیچ جای دلخوری در زندگی شان وجود نداشت. اگر شما هم چنین عادتی دارید، بهتر است قبل از آن که کار زندگی تان به جای باریک بکشد، فکری برای از بین بردنش بکنید.

● مادرم حق دارد بداند...

بیان جمله، «به خاطر فلان کار از تو دلخورم» در جمع، گفتن راز های خانوادگی یا نقدکردن همسرتان و ایرادگرفتن در کار هایش، آن هم در مقابل دیگران، یکی از مواردی است که کمتر مردی می تواند تحملش کند. طبیعی است که شما به عنوان یک زن و شوهر گاهی دعوای تان بشود و گاهی هم به شدت از کار های یکدیگر عصبانی شوید اما نصیحت دوستانه ما این است که بگذارید موضوعات خصوصی، خصوصی باقی بمانند، پس در همان چند ساعتی که در مهمانی یا مقابل دیگران هستید، به هر زحمتی که هست خودتان را کنترل کنید و بعد از آن، هرچه می خواهید را به همسرتان یادآوری کنید و تا گرفتن یک نتیجه مشترک با هم بحث کنید.

● فلانی این کار را کرد اما تو نتوانستی

مرد ها از این که با فرد دیگری مقایسه شوند بیزارند. این موضوع موجب می شود که احساس مردانگی و قدرت شان خدشه دار شود. آن ها دوست دارند همیشه برای شما مهم ترین و توانمند ترین شخص باشند و وقتی می شنوند که شخص دیگری (حتی در یک موضوع کوچک) از آن ها قدرتمند تر است و شما هم می دانید که مردتان به اندازه آن شخص توانمند نیست، همه چیز در ذهن شان به هم می ریزد. شما فکر می کنید که فقط یک مثال ساده زده اید اما او فکر می کند که از هرکسی در ذهن شما کم اهمیت تر است و این که شما حسرت زندگی ای را می خورید که او نتوانسته و نخواهد توانست که برای تان بسازد.

● مرد ها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند

سعید همسرش را دوست دارد اما به این ازدواج بی اعتماد است. آن ها ۵ سال است که با هم زندگی می کنند و نتیجه ای که بعد از این سال ها گرفته است این است که نظراتش برای همسرش اهمیتی ندارد و حتی گاهی فکر می کند همسرش او را دوست هم ندارد. از نظر سعید همسرش یک کدبانوی واقعی است و زنی است که در اجتماع هم کاملا موفق است اما با تمام این اوصاف او می گوید که در زندگی اش احساس خوشبختی صددرصدی نمی کند. وقتی او دلایلش را برای این حس بیان می کند، می بینیم که او تنها به موضوعاتی اشاره می کند که از نظر خیلی زن ها مهم نیستند و دقیقا به همین دلیل که فکر می کنند این کار ها اهمیتی ندارند، از تاثیرشان هم باخبر نیستند. برای مثال به ۲ اشتباه همسر سعید، که خیلی هم رایج هستند اشاره می کنیم:

● نظر تو برای خودت محترم است!

مشکلی که خیلی مرد ها از آن گلایه می کنند این است که همسرم به نظر من اهمیتی نمی دهد. آن ها برای این نظرشان مثال های شگفت انگیزی را بیان نمی کنند بلکه می گویند مسائل ساده ای از قبیل این آزارشان می دهد: وقتی که می خواهیم به رستوران برویم او از من می خواهد که جایی را پیشنهاد کنم و وقتی چند جا را به او پیشنهاد می دهم، رستورانی را انتخاب می کند که اصلا در فهرست من نبوده است. کمی فکر کنید. به احتمال زیاد شما هم مواردی از این قبیل را انجام داده اید و در آن لحظه فکر کرده اید که یک رستوران که اهمیتی ندارد! اما فکری که همسرتان کرده این است که او به حرف من اهمیت نمی دهد. همیشه خودرای است و اصلا برایش نظرات کس دیگری مهم نیست و... حق با شماست. مرد ها کمی اغراق می کنند اما چه می شود کرد؟ باید آن ها را با قانون های مردانه خودشان بپذیرید.

● دیدی فلانی چطور نگاهم می کرد؟

موضوعی که بسیاری از مرد ها را می ترساند و موجب می شود که نگاه خوشایندی نسبت به ازدواج کردن و تعهداتش نداشته باشند، محدودیت در ارتباط با جنس مخالف نیست. درحالی که ما فکر می کنیم مردها برای ازدواج نکردن هزارو یک دلیل دارند، آن ها تنها یک دلیل برای این موضوع دارند. مرد ها فکر می کنند که بعد از ازدواج عزیز ترین دارایی های شان، یعنی خانواده و دوستان شان را از دست می دهند. به همین دلیل، نشانه هایی که این تصور را در ذهن شان تقویت می کند، حتی اگر کوچک باشند می توانند بی اعتمادی بزرگی را نسبت به شما و این زندگی در او ایجاد کنند. بد گفتن از اعضای خانواده و دوستان شان یکی از این نشانه هاست. آن ها نمی دانند که این انتقاد ها یک درد دل زن و شوهری است بلکه زمانی که می گویید دیدی دوستت چه گفت و چه کرد و... آن ها می شنوند که دوستت دیگر حق ندارد پایش را در این خانه بگذارد و ما هم هرگز به دیدنش نخواهیم رفت. اگر می خواهید چنین استرسی را به همسرتان وارد نکنید، هرگز به خانواده یا دوستانش حمله نکنید و او را از تنهایی بعد از ازدواج نترسانید.

● فداکاری های تان را در دل تان نگه دارید!

سهیل تقریبا یک تازه داماد است. او و همسرش که ۲ سال از ازدواج شان می گذرد هنوز فرزندی ندارند. باعشق ازدواج کرده اند اما مشکلات کوچکی آن ها را آزار می دهد. او و همسرش در میان فشار های مالی زندگی شان را شروع کردند و حاضر بودند تا با تمام بی پولی یک زندگی عاشقانه را بسازند اما سهیل فکر می کند تمام آن بی پولی ها امروز برای شان به یک مشکل حل نشدنی تبدیل شده است. مشکلاتی که اگر از همین اکنون مدیریت شان نکنند، می تواند زندگی شان را با خطراتی روبه رو کند.

● من از همه چیزم برای تو گذشتم اما...

وقتی که خانم ها عاشق می شوند، حاضرند زندگی شان را حتی در سخت ترین شرایط شروع کنند؛ بدون امکانات زیاد و درآمد قابل توجه! آن ها فکر می کنند که مهم ترین موضوع همین علاقه است و به همین دلیل، برای رسیدن به همسرشان از تمام آرزو های کودکی شان می گذرند. بعضی از آن ها از این همه گذشتی که کرده اند پشیمان می شوند اما بعضی های دیگر هنوز هم حاضرند که گذشت کنند و همسرشان را از زیر این فشار ها نجات دهند اما حتی همین دسته دوم هم گاهی خسته می شوند. انرژی شان کم می شود یا وقتی که به دلیل موضوع دیگری با همسرشان دچار مشکل می شوند دل شان می خواهد که از این همه سختی که کشیده اند حرف بزنند و خودشان را سبک کنند. آن ها فقط با گفتن سرگذشت سخت این رابطه می خواهند خودشان را آرام کنند اما چیزی که همسرشان می شنود این است تو از همان اولش هم من را در سختی و بدبختی هایت شریک کردی. دیگر جانم به لبم رسیده و فکر می کنم که تو ارزش این همه خوبی من را نداشتی!

● از این بی پولی همیشگی خسته ام

حق با شماست! دوره زمانه عوض شده و شما هم در این زندگی به اندازه همسرتان در مسائل مالی درگیر شده اید. به همین دلیل استرس پس انداز و فراهم کردن هزینه های زندگی را پا به پای همسرتان به جان می خرید و می دانید که بی پولی مشکل او نیست بلکه مشکل ۲نفره شماست اما همسرتان گرچه مشارکت شما را پذیرفته اما هنوز هم در دلش با شما هم عقیده نیست. برای او که مردانگی و مدیریت پدرش را در خرید مایحتاج منزل و کادو های گاه و بی گاه دیده است، بی پولی یعنی یک ضعف مردانه و نه یک مشکل خانوادگی. اگر شما بگویید خسته شدم! دلم یک مسافرت خوب می خواهد یا اگر روزی که حسابی از فشار های مالی اول زندگی به تنگ آمده اید بگویید این قسط ها حالم را به هم می زند، تمام حقوق یک ماهم یک روزه از دستم رفت! او می شنود خسته ام کردی، تو حتی نمی توانی زنت را به یک مسافرت ببری یا حتی عرضه پرداخت قسط هایت را هم نداری؛ من این همه جان می کنم تا جور بی عرضگی تو را بکشم. حالا که این جملات را به زبان مردانه برای تان ترجمه کردیم، یک بار دیگر به حرف های تان فکر کنید؛ هنوز هم فکر می کنید دلیلی ندارد که او از حرف های تان برنجد؟






میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد.

اگر چه ازدواج آسان نیست اما استمرار و تداوم آن بسیار مشکل تر و سخت تر است، اما در این گزارش به آنچه که زنان باید از مردان و زندگی مشترک خود بدانند می پردازیم. شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود.

همه خانم‌ها دلشان می‌خواهد قلب شوهرشان را کاملا تسخیر کنند و از او حرف‌های حق‌شناسانه و محبت‌آمیز بشنوند، اما اغلب آنها گاه و بیگاه دچار امواج خشم، بی‌احساسی، بی‌حوصلگی و کم‌توجهی شوهرانشان می‌شوند. روانشناسان و مشاوران خانواده اعتقاد دارند که آقایان، پیام‌هاى دیدارى را دریافت مى‌کنند و خانم‌ها پیام‌هاى شنیدارى را دوست دارند.

لذا بهتر است برخی از رازهای درونی مردان را بشناسید تا بتوانید برای آنها زنی ایده آل و جذاب باشید :

** در نظر داشته باشید مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان به آنها اجازه می دهید، سعی کنید، تماس های مکرر با همسر خود را فراموش کنید ، همیشه در دسترس بودن خانم ها خوب نیست.

**بسیاری از زنان فکر می کنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند. اما واقعا اینگونه نیست اگر چه به زیبایی بهای بسیاری می دهند اما اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.زن زندگی باشید و با اخلاق زیبا مرد را نگهدارید.

** مردان از زنان با نشاط و با روحیه خوششان می آید. پس سعی کنید شادمانی را به زندگی خود راه دهید. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند

** مردان دوست دارند همسران قدرشناسی داشته باشند؛ وقتی شوهرتان خسته از کار روزانه به خانه برمی‌ گردد به استقبالش بروید و با خوشرویی از او پذیرایی کنید و هنگام رفتن به سر کار او را بدرقه کنید. وسایل او را از دستش بگیرید و از خریدهایش تعریف کنید.

** یکی از خصایص بارزی که می تواند احساس رضایتمندی را در کانون خانواده حاکم کند، قناعت است تلاش کنید قانع و راضی باشید.

** مردها معتقدند: خانم ها زیاد حرف می زنند یا بسیار غرغر می زنند، پس ثابت کنید اینگونه نیست. مردان از این خصیصه خوششان نمی‌آید، سنجیده و بجا سخن بگوید و غر نزنید، تلاش کنید چیزی هایی که برای همسرتان تعریف میکنید تکراری نباشد

** اگر می خواهید شوهرتان را اسیر کنید از ابراز احساسات غافل نشوید؛ البته نه تنها با رفتارها و گفتار کلیشه ای.

**  انعطاف پذیر باشید.

** مردان معمولا نیاز خود به نوازش و توجه را بر زبان نمی آورند.

** مردان بیشتر از آنکه به جا، مکان یا غذا بهاء بدهند، به مسائل جنسی اهمیت می دهند. بنابراین ریشه مشکلات خانوادگی را باید در خلوتگاه آنها یافت.

** مردان دوست دارند بیش از همسر خود در آمد داشته باشند زیرا به آنها احساس قدرت و امنیت می دهد.

** مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.

** مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیر مستقیم صحبت کنند. هیچ مردی از زن خود فقط نوازش طلب نمی کند، اما شما اگر واقعاً زندگی و همسر خود را دوست دارید حتما این کار را انجام دهید.

** غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد و به هر طریقی اگر غرور او را بشکنید، او را از دست خواهید داد.

** شاید عجیب باشد ولی خیلی شنیده می‌شود که مردان، زنان باهوش را دوست ندارند و دلشان می‌خواهد همسرشان نسبت به آنان معلومات کمتری داشته باشند.

این موضوع به آنان حس بهتری می‌دهد و برعکس این موضوع حس حسادت و رقابتشان را برمی‌انگیزد. بنابراین جلوی آنها ابراز فضل نکنید و تا جایی که می‌ توانید با وجود توانایی جسمی و فکری از آنان کمک بخواهید. به همسرتان احترام بگذارید و به جای رقیب درست کردن برای او از او تعریف و تمجید کنید.

** مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند. به زن اندرز دهنده نیاز ندارند. گاه زن‌ها اشتباهات مردها را به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است.

** اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند. اما همه آنها نیاز دارند، زمانی مخصوص خود داشته باشند، به مرد ها فرصت بدهید، به مردها آزادی عمل بدهید، بگذارید به آنچه دوست دارند، دست پیدا کنند آنها را تشویق کنید مسافرت بروند و تفریح کنند، با دوستان خود باشند و یادی از دوران مجردی و کودکی خود کنند.

** هیچگاه همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید، او را سرزنش نکنید یا نقاط ضعف و منفی همسرتان را مدام به رخ او نکشید، تنها او را سلطان قلب خود و مردان دیگر بدانید و این را هم باور داشته باشید.

** در ناراحتی‌هایش شریک شوید و شنونده خوبی باشید و پند و اندرز دادن را کنار بگذارید و از گفته‌هایش سوء استفاده نکنید. آشپزخانه پر رونقی داشته باشید و اگر می‌خواهید از شوهرتان کمک بگیرید از کارهای ناشیانه‌اش ایراد نگیرید و هر کار خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.


************************************************************

شوهرتان را اینگونه شیفته خود کنید! (اینجا)

شروع یک رابطه جدید همیشه بهترین قسمت آن است. آن شور و هیجان اولیه هیچوقت تکرار نخواهد شد.
اما آیا می توانید کاری کنید که آن شور و شوق را برای همیشه نگه دارید؟ آیا می توانید کاری کنید که هر روزی که می گذرد بیشتر دوستتان داشته باشد؟

چطور می توانید کاری کنید که همیشه به شما فکر کند؟
شاید چشمش را گرفته باشید، اما آیا می توانید مطمئن باشید بطور دائمی مال شما شود؟ چطور می توانید کاری کنید که همیشه شما را بخواهد و برای آنچه که هستید دوستتان داشته باشد؟

مردها تک بعدی تر از زن ها هستند. یا شاید هم چیزها را آنطور که ما می بینیم نمی بینند.
در زندگی مردها هر موقعیت نمی تواند میلیون ها جایگزین یکسان داشته باشد.
برای آنها، زنگ نزدن شما خیلی ساده به این معنی است که سرتان شلوغ است و هیچوقت تصور نخواهد کرد که علاقه ای به او ندارید.
بنابراین کار شما این است که او را مجذوب خود نگه دارید و کاری کنید که همیشه شما را بخواهد.
با چه سلاحی؟ با اعتمادبه نفس و کنترلتان. ما به شما می گوییم چطور او را بدون هیچ تلاشی مجذوب خودتان نگه دارید.

1 - سر خود را شلوغ کنید
هیچوقت نباید طوری نشان دهید که انگار نشسته اید کنار تلفن و منتظر زنگ او هستید، حتی اگر واقعاً اینطور باشد! برای اینکه حواستان را پرت کنید، بیرون بروید، با دوستانتان معاشرت کنید، سرگرمی برای خود داشته باشید.
و دقت کنید که حتماً او از فعالیت های شما باخبر باشد و بداند که سرتان شلوغ است. این کار نه تنها او را مجذوب شما نگه می دارد، باعث می شود وقتی برای او وقت می گذارید کلی متشکرتان باشد!

2 - هیچوقت نشان ندهید که اذیت می شوید
بزرگترین اشتباهی که اکثر خانم ها مرتکب می شوند این است که مدام شکایت می کنند که « چرا دیشب \ دیروز\ فلان موقع به من زنگ نزدی؟ » اینجور سوال ها به جای اینکه باعث شود بیشتر دوستتان داشته باشد، فقط او را دورتر می کند. اینکه بگویید، « قبلاًها اینکار را می کردی » حتی اوضاع را بدتر هم می کند. یادتان باشد، مردها از سوال و جواب کردن در رابطه متنفر هستند.
در ابتدای هر رابطه، شور و هیجان در بالاترین حد است و این باعث می شود همیشه دنبالتان باشد. اما رابطه هم مثل هر چیز دیگری پیش می رود و به مرحله ای می رسد که هر دوی شما با هم راحت تر می شوید و این یعنی لازم نیست دیگر هر چند ساعت یکبار به هم زنگ بزنید تا احساس کنید هم را دوست دارید.

3 - احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید
اگر می خواهید بدانید که چطور او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، لباسی بپوشید که خودتان از آن خیلی خوشتان می آید و احساس می کنید جذاب می شوید. وقتی خودتان احساس جذاب بودن کنید، مطمئن باشید در ظاهرتان تاثیر می گذارد.

4 - به ظاهرتان توجه کنید
شاید سطحی به نظر برسد اما برای گذاشتن اولین تاثیر یا تاثیرات بر روی طرف مقابل الزامی است. خیلی باید از رابطه تان بگذرد تا بگذارید شما را در لباسی معمولی یا بدون آرایش ببیند.

5 - پیشقدم شوید
سرسخت بودن را فراموش کنید و خیلی وقت ها خودتان پیش قدم شوید. اما نباید این کار را همیشه تکرار کنید. برای اینکه او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، باید علایق او را در نهایت نگه دارید. پس برایش یادداشت بگذارید و از او بخواهید که در فلان روز همدیگر را ملاقات کنید.

6 - به غریزه اش رسیدگی کنید
این کاملاً بدیهی است. با تحسین کردن او، چه از ظاهرش و چه از شخصیتش، ایجاد ارتباط چشمی و نگاه های نافذ، احساساتش را شکوفا کنید.

ممکن است مردی به شما بگوید که به کمی فضا نیاز دارد و اینکه دوست دارد بدون اینکه به نامزدش فکر کند، زمانی را به خود و دوستان هم جنس خود اختصاص دهد اما این همیشه درست نیست. می توانید این را پذیرفته و بگذرید. و یا کاری کنید که بدون اینکه حتی از او بخواهید، شما را بخواهد و همیشه دنبالتان باشد.
فقط کافی است که دختری با اعتماد به نفس به نظر برسید و طوری وانمود کنید که خیلی به حضور او نیاز ندارید.

اگر این نکات را رعایت کنید، خیلی زود می بینید که چطور او را شیفته خود می کنید و همیشه به دنبال خود می کشانید.

************************************************************

ویژگی های زنانی که مردان ترکشان می کنند(اینجا)

فکر می کنید چه زن هایی حال یک مرد را به هم می زنند؟ یا مردها چه زن هایی را ترک می کنند؟ در ادامه ویژگی این زن ها را می خوانید.

زن هایی که حال بدی دارند.

۱- زنان توجه طلب (هیسترونیک): زنانی هستند که دوست دارند مورد توجه واقع شوند و به محض این که شکار خود را می یابند بازی تام و جری را شروع می کنند و از دست چشمان هیزی که قبلا به هر قیمتی دلشان می خواسته حتی نیم نگاهی بگیرند، حالا فرار می کنند و جالب تر این که این زنان، دلشان می خواهد گرم و قدرتمند به نظر برسند در صورتی که به شدت در پشت صحنه، یخ زده اند.

۲- زنان همیشه مادر: این گروه از زنان، مردان را با کودکان خود، اشتباه گرفته اند. دلشان می خواهد مانند یک مادر، شش دانگ مراقب شوهر خود (بخوانید بچه خود) باشند.

ایرادهای بنی اسراییلی: "این کار را بکن و آن کار را نکن"، "آن چیز را نخور و این چیز را بخور"، «تو کی بزرگ می شوی؟" و... از زبان این زنان، بسیار شنیده می شود.

۳- زنان بچسب (سریش): این گروه از زنان، به شدت گیر می دهند. روزانه و به دفعات بسیار زیاد به همسر خود تلفن می زنند و قبل از سلام و احوال پرسی می پرسند: "کجایی؟!"

در محبت و بی محبتی، افراط می کنند. دلشان می خواهد همه جا به همسر خود منگنه شوند. یکی از این زنان سریش می گفت: "کاش می شد مرد خود را آن قدر کوچک کنم که درون کیفم، جا بگیرد."

این گروه از زنان گاهی آن قدر در مهرورزی افراطی هستند که مردان را از خود دور می کنند.

۴- زنان شکاک: این گروه از زنان به طرز شگفت انگیزی به همسر خود شک دارند. به طور مداوم در جست وجوی نشانه ای از خیانت، مرد خود را بازرسی می کنند، لباس هایش را چک کرده تا نشانی از جرم ناکرده اش پیدا کنند.

نقل می کنند: "مردی قبل از این که به خانه وارد شود، تمام لباس های خود را کنترل کرد! زن پس از آمدن مرد به خانه، ۲۰ دقیقه ای او را بازرسی کرد. وقتی چیزی نیافت، رو به مرد کرد و گفت: خاک بر سر بی لیاقتت! حالا دیگر با زن های کچل دوست می شوی؟!...

این زنان بدون مقدمه به دنبال مردشان راه می افتند و او را تعقیب می کنند. اگر به شرکت مخابرات بروید بعضی اوقات این گروه زن ها را می بینید که به التماس می خواهند صورت ریز مکالمه همسرشان را دریافت کنند. آنها مسیر نگاه مردشان را به طور دایم، دنبال می کنند که مبادا به جایی غیر از خودشان، چشم دوخته باشند.

۵- زنان مردنما: این خانم ها، افتخارشان این است که ما برای خود مردی هستیم! دوست دارند کارهای مردانه انجام دهند و به طرز عجیبی از ظرافت زنانه، دور مانده اند.

با این که ورود زنان به شغل های سخت و مردانه عاری از اشکال است، اما این گروه از زن ها آن قدر در این مورد افراط می کنند که گویی زن گرفته اند (به جای این که شوهر کنند). بلند حرف می زنند، اغلب، موهای خود را مردانه کوتاه می کنند، بیشتر شلوار می پوشند و خلاصه مردانی که با این گروه زندگی می کنند؛ مردانگی خود را از یاد می برند.

۶- زنان بدلباس: این گروه از زنان، اغلب با پیژاما در منزل دیده می شوند. چنان خود را از یاد برده اندکه موهایشان مانند سیم ظرفشویی و لباسشان مثل پادری شده است. اغلب دستانشان رنگ سبز (ناشی از خرد کردن سبزی) و صورتشان نشانی از بادمجان سوخته دارد. بیشتر اوقات، بوی پیازداغ و نعنا و جعفری می دهند و بدون رعایت مسایل بهداشتی، زندگی خود را سپری می کنند. آنها فکر می کنند با این کارها خود را قربانی نشان داده و در عجب اند چرا مردان از آنها گریزانند؟!

۷- زنان بچه مامانی: این گروه از زن ها بدون اذن مادر خود، آب نمی خورند. اغلب مادران اینها، زنان سلطه جوی خاموشی بوده اند که با این جمله: "دلت می آید به مادر پیرت، بی توجهی کنی؟"، خود را فدایی مادرشان می دانند. آنها می گویند: "شوهر پیدا می شود اما مادر، هرگز!"

دکوراسیون منزل این گروه از زن ها سلیقه قطعی مادرشان بوده و به طرز عجیبی حتی اگر بدانند که حق با مادرشان نیست، ادعایشان این است: "همیشه حق با مادرم است."

بیچاره شوهران این زنان که اگر مغضوب مادرزن شوند هرگز در دل همسر خود راهی نخواهند یافت. بیشتر دعواهای این زنان بر اثر مداخله مادرشان در زندگی، رخ می دهد و معمولا زندگی مشترکشان سرانجام خوشی نخواهد داشت.

۸- زنان عاشق تر به فرزند خود: یکی از تلخ ترین جملاتی که به طور مکرر، آن را از زبان زنان بسیاری شنیده ام این است: "من به خاطر بچه هایم با تو مانده ام" یا "به خاطر بچه ها مجبورم به زندگی ادامه دهم."

این گونه زنان به محض به دنیا آوردن فرزندشان؛ خود را وقف بچه می کنند. آنها غافلند که در جهان هستی، بزرگ ترین رسالت و وظیفه انسان ها؛ قبل از هر انسانی، وظیفه نسبت به همسرشان است، بعد کودکان، بعد والدین و بعد دیگران.

مرد وقتی از سر کار می آید می بیند همسر خود، بدون کوچک ترین توجهی به او برای فرزندش، آب میوه می گیرد، پس شوهر چه؟ آنها تمام اوقاتشان را با فرزندان خود می گذرانند. حتی خوابیدن در اتاق کودک را به اتاق خواب خودشان ترجیح می دهند.

۹- زنان مقایسه کن: این گروه از زن ها، به طور مداوم خود را با زنان دیگر مقایسه می کنند. خدا نکند جاری شان سرویس جدید طلای خود را در یک میهمانی به آنان نشان دهد، روزگار شوهرشان سیاه است. چشم و هم چشمی؛ آفت بزرگ این گروه از زن هاست. اگر کوچک ترین تغییری را در خانه همسایه و آشناها ببینند، نمی توانند تحمل کنند. جالب است این گونه زنان اگر دوستشان برای تعطیلات نوروزی قصد سفر به آفریقا داشته باشد، آنها پدرشوهرشان را درآورده تا به شاخ آفریقا سفر کنند. اگر فرزند دوستشان کلاس اسکی روی آب ثبت نام کند حتما مایلند اسکی زیر آب، ۳ متر بالای آب، اسکی روی چمن، اسکی روی آسفالت و... را برای آموزش بچه ها در نظر بگیرند.

آنها غافلند که هر بچه ای توانایی منحصر به خود را دارد و غافل از این تفاوت های فردی، دلشان می خواهد فرزندشان مانند فرزند دیگران پیشتاز باشد.

۱۰- زنان خاندان کنیز ملاباقر: این دسته از زن ها، پدر همسرشان را سر غرغرهای متوالی در می آورند. راجع به همه چیز اعتراض دارند. خدا نکند حتی ۱۰ درصد از کاری که همسرشان می کند بر وفق دلشان نباشد، از صبح تا شب و شب تا صبح با تکرار مکررات، غر خود را به سمت همسرشان پرتاب می کنند.

به سفری رفته اند. از این که کولر اتاق در هتل، کار نمی کند؛ تا چند سال (بخوانید چند قرن)، غر می زنند و گویی نمی خواهند زبان خود را جز به ایراد گرفتن، باز کنند و...

براین فهرست اینها را باید افزود: زنان خودسر و ناشزه ، بد زبان و فحاش، آبرو بر و برملاکننده رازهای مرد و زندگی زناشویی و به اصطلاح قدیمی سلیطه و هرزه درای ، پرتوقع و سیری ناپذیر و قدرنشناس و نمک نشناس ، لجباز و حق بجانب و خود پسند ، شیفته اندام و زیبایی ظاهر خود و تحت تأثیر حرف دیگران ، دهن بین و حسود بیش از اندازه ، بازجو و شکنجه گر ، حرمت شکن و عبورکننده از خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی، بدگو و تهمت زننده به شوهر و بستگان او ، خیالاتی و در جستجوی عشقی دیگر!! و آگراندیسمان کننده اشتباهات یا قصور مرد و تکرار مکرر و ممل آنها و ناچیز انگار محبتها و زحمات او

***************************************************

چهار حرف راستی که بهتر است به شوهرتان نگویید!(اینجا)

در زندگی زناشویی هم، مثل همه موارد دیگر، بی شک راست باید گفت و جز راست نباید گفت. این درست؛ اما هر راست را باید گفت؟

بنا بر این گزارش، برخی روان شناسان معتقدند، زن باید از برخی از سخنان راست که شوهرش را آزرده خاطر می کند بپرهیزد. ۴ مورد از این راست های شوهر آزار بدین قرار است:

۱- فلانی که اومده بود خواستگاریم خیلی مهربون بود. هر عاقلی می گوید، حرف شما درست است؛ چون هر آدمی حسنی دارد؛ اما زخم این سخن در وجود شوهر شما التیام ناپذیر است.
۲- بدم میاد ازت. طبیعی است که هر رابطه ای پست و بلند دارد، اما وقتی حالتان بد می شود، جملاتی از این قبیل فقط رابطه شما را برای مدتی خراب می کند و دیگر هیچ.
۳- چکار داری؟ بیان گذشته، آن هم با جزئیات و موبه مو، آن هم برای آدم مو از ماست کش، کاری کشنده است؛ اما پنهان کردن گذشته و سانسور آن هم زندگی خراب کن!
۴- از اون آبجی ات متنفرم. افکار منفی خود را درباره افراد برای خود نگه دارید. بخصوص اگر این افکار درباره دوستان یا بستگان شوهرتان باشد. سودی که ندارد هیچ، زندگیتان را هم تلخ نمی کند.
آری جز راست نباید گفت؛اما هر راست نشاید گفت .البته دروغ گفتن حتی اگر کوچک باشه بنیان خانواده رو نابود می کنه...

ایران پایا

*****************************************************

با این ترفند شوهرتان را عاشق و دیوانه خود کنید!(اینجا)

اغلب ما گمان می کنیم که آن ها ذاتا همین طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت شان نمی توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید.

شاید دلیل این که شما و همسرتان نمی توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باورهای نادرست شما چنین فاصله ای را میان تان ایجاد کرده است.
تا زمانی که شما فکر می کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی توانید آن طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنویدمرد ها هم در مورد احساسات شان حرف می زنند و هم با زبان بی زبانی آن را به ما نشان می دهند.

فقط کافی است، زبان شان را بشناسید تا حرف دل شان را بفهمید. به این 9 توصیه عمل کنید. نتیجه اش را خیلی زود خواهید دید.

زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید

یک مرد برای این که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل پذیرش است و بدون این که در موردشان قضاوت کنید آن ها را می شنوید. در بسیاری مواقع مرد ها فکر می کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می شود. به همین دلیل آن ها تا نشانه های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی شان نبینند، از آنچه درون شان می گذرد حرف نمی زنند.

صادقانه بشنوید
ممکن است شما احساسات خصمانه تان را پنهان کنید و در لحظه ای که او از احساساتش حرف می زند وانمود کنید که درکش می کنید و همه چیز برای تان قابل پذیرش است اما باید بدانید که این بدترین راه است. اگر او بفهمد که همدردی شما صادقانه نیست و قضاوت دیگری روی حرف های او دارید اما نشان نمی دهید، قطعا از آن به بعد روی احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او این نقاب دروغین را روی صورت شما تشخیص خواهد داد و به محض دیدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جای این کار، اجازه بدهید که او حتی آسیب پذیری تان را ببیند و به جایش نوعی حس اعتماد را در شما تشخیص دهد.

رفتارهایش را تحلیل کنید
مردها ترجیح می دهند، احساسات شان را از طریق حرکات و رفتار های شان به شما نشان بدهند، نه این که بگوییم هیچ وقت از زبان یک مرد « دوستت دارم » را نمی توانی بشنوی اما اگر فکر می کنید او قرار است هر روز با یک دسته گل به خانه بیایید و بعد از سلام این جمله را بگوید در اشتباهید. اگر همسرتان عاشق تان باشد، در بیشتر شدن تلاش و انگیزه اش برای پیشرفت، حمایت کردن و مراقبت از شما و میلش برای تفریح از شیوه های شما و بودن با آدم های مورد علاقه تان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر یک مرد یعنی تلاش بیشتر برای ساختن یک زندگی آرام تر؛ زندگی ای که در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در کنارش بماند.

به او حس امنیت دهید
شما دوست دارید که در لحظه ای که سکوت کرده اید و در لاک خودتان فرو رفته اید، همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده اید و چه چیزی شما را آزار می دهد.
این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه ها به شما هجوم آورده اند صحبت کنید و ذهن تان را آرام کنید اما در مورد مرد ها این طور نیست. آنها یک مکان امن می خواهند و یک زمان مناسب. مرد ها دوست ندارند که مدام در مورد حس شان پرس وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت های درونی را بیرون بریزند.

احساسات‌تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید

شما اجازه دارید که احساسات تان را نشان دهید اما واکنش های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی تان به او بگویید که باید یک تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی بینید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می تواند باعث بروز واکنش های کنترل نشده ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن تان کنترل داشته باشید، می توانید بدون نشان دادن واکنش های هیجانی حس تان را بیان کنید یا اگر به جای این که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این که شما حس تان را از راهی امن با او درمیان می گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند.

حرف‌هایش را باور کنید
برخلاف زن ها که برای نشان دادن حس شان برنامه می ریزند یا نارضایتی شان را به زبان بی زبانی می گویند، مرد ها خیلی ساده آنچه در دل شان هست را نشان می دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن ها یکی است و اغلب مرد ها دلیلی نمی بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند. شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن تان می کند اما در دلش چیز دیگری می گذرد.

رفتارهایش را در جمع ببینید
شیوه ای که او در میان جمع با شما برخورد می کند یکی از مهمترین نشانه هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد های نادرست دیگران از شما حمایت می کند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می کند و به خاطر این که در مقابل دیگران او را سربلند کرده اید از شما تشکر می کند؟ اگر این طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.

زیادی از احساسات‌تان حرف نزنید
شما فکر می کنید که اگر احساسات تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت های او هر روز و هر لحظه می خواهید حس تان را با او در میان بگذارید. این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به هیچ وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.گفتن بی وقفه از احساسی که دارید می تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس تان قرار می گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می گیرد و سعی می کند آنچه در او می گذرد را با شما در میان نگذارد.

به رازهایش نزدیک نشوید
درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید، دلتان می خواهد که از همه راز و رمز هایش باخبر شوید اما دست نگه دارید. باید باور کنید که آدم ها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشه های گذشته اش برای او مثل یک راز باقی بماند.
مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشته اش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت می کند، نباید او را به دروغ گویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادن همسر او را مجبور به فاش کردن راز هایش کنید.
زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند.

تبیان

*********************************************************

خانم ها! مراقب حرف های تان باشید! شنیدن بعضی جملات مرد ها را ویران می کند(اینجا)

وقتی که خودتان را با اطرافیان تان مقایسه می کنید، فکر می کنید عاقل ترین زوج جهان هستید. از نظر شما خیلی از آن ها اشتباهات ساده اما وحشتناکی را مرتکب می شوند که شما از آن پرهیز می کنید و از این که خودشان از اشتباهات شان باخبر نیستند، تعجب می کنید. جالب است بدانید که همین اطرافیان پراشتباه نیز در مورد شماهم چنین قضاوتی می کنند. آن ها به اشتباهات ساده اما وحشتناک تان نگاه می کنند و همان جملات را در ذهن شان مرور می کنند. برای این که این موضوع را بهتر درک کنید و دست از گفتن جملاتی که در عین سادگی زندگی مشترک تان را ویران می کنند بردارید، چند نمونه از گلایه مردان خوشبختی را برای تان مطرح می کنیم که احتمال دارد زندگی عاشقانه شان همین روز ها از هم بپاشد.

● مرد بی اعتماد به نفس، مرد مرده است

علی ۳۸ سالش است. ۷ سال است که با همسرش ازدواج کرده و معتقد است که زندگی شان را با عشق شروع کرده اند و هنوز هم یکدیگر را دوست دارند اما در زندگی خوشبخت آن ها هم مسائلی وجود دارد که موجب رنجش و بحث می شود. او معتقد است همسرش هیچ عیب بزرگی ندارد اما با گفتن بعضی حرف ها، آرامش زندگی شان را به هم می ریزد و اعتمادبه نفس او را از بین می برد. او نمی گوید که حق با همسرش نیست و اشتباهی را مرتکب نمی شود بلکه می گوید:«اگر همسرم با این جملات به من حمله نکند حاضرم به اشتباهاتم اعتراف کنم و تمام تلاشم را برای جبران کردن شان انجام دهم.» اگر می خواهید که عشق تان ابدی باشد، جملاتی که علی را آزار می دهد و موجب دعوا در زندگی مشترک شان می شود را بخوانید و از آن ها پرهیز کنید.

● تقصیر تو بود

بعضی وقت ها، اوضاع اقتصادی و تصمیم گیری های مربوط به آن، وضعیت تحصیلی بچه ها و مشکلات شان یا خیلی مسائل مربوط به خانه، آن طور که باید پیش نمی رود. ما هم طبق عادت می خواهیم که گناه نامساعدبودن شرایط را به گردن یک نفر بیندازیم و از این طریق ذهن مان را آرام کنیم اما نباید فراموش کنید که در جریان زندگی مشترک، هزاران کار ممکن است آن طور که انتظار دارید پیش نرود؛ تصمیم گیری ها درست از آب در نیاید یا اتفاقات غیر مترقبه آرامش تان را به هم بریزد. اما حتی اگر واقعا این اتفاقات به دلیل اشتباهات همسرتان افتاده باشد، باز هم باید بدانید که سرزنش کردن هیچ چیزی را درست نمی کند و البته رابطه میان شما را سرد تر و پر تنش تر خواهد کرد.

● هزاربار گفته بودم...

به نظر ما اعتماد کنید؛ این ۴ کلمه می تواند همه چیز را از هم بپاشد و البته باید بگوییم که در یک رابطه عاشقانه و سرشار از اعتماد، این ۴ کلمه اصلا جایی ندارد. هیچ احتیاجی نیست که گفته های تان را به همسرتان (آن هم با این لحن) یادآوری کنید و به او بگویید که در چه مواردی حق با شماست و در چه مواردی او اشتباه کرده است. اگر فکر می کنید که نیاز است این حرف ها را دوباره به زبان بیاورید، بهتر است در روزهای بعد و در یک موقعیت آرام تر و آن هم بدون سرزنش کردن و اشاره به خراب کاری های همسرتان، این نکات کلیدی را به او گوشزد کنید.

● چرا تو همیشه...؟

همه آدم ها نقاط ضعف و قوتی دارند و حتی بعضی ها نقاط ضعف زیادی دارند. قطعا همسر شما هم بی عیب و نقص نیست اما بیش از حد تکیه کردن روی نقاط ضعف و عادی شمردن نقاط قوت، شما را با مشکل بزرگی روبه رو خواهد کرد. اگر رفتارتان را به همین شکل ادامه دهید، به تدریج این نقاط ضعف در او پررنگ تر و قوی تر خواهند شد و ویژگی های مثبتی که به نظرتان عادی بوده اند هم به مرور کمرنگ تر خواهند شد. شاید همسرتان فرد قدرتمند و شگفت انگیزی نباشد اما شما با این کار در عرض مدت کوتاهی او را به یک فرد ضعیف و ناتوان و همین طور بی اعتمادبه نفس تبدیل خواهید کرد.

● حس افتخار را از او نگیرید

محمد ۴۲ سالش است. او ۱۸ سال است که با همسرش زندگی می کند و یک دختر و یک پسر هم حاصل ازدواج شان است. آن ها زندگی خوبی دارند اما از همان ۱۸ سال پیش تا امروز، یک موضوع محمد را آزار می دهد و همسرش هم به هیچ طریق حاضر نمی شود که آن را ترک کند؛ این عادت گاهی اوقات فاصله زیادی بین آن ها می اندازد و موجب می شود تا چند روز رابطه ای سرد و همراه با دلخوری میان شان حاکم باشد. محمد معتقد است که همسرش تاکنون خیلی سازگار بوده و اگر این مشکل ها بین شان پیش نمی آمد، هیچ جای دلخوری در زندگی شان وجود نداشت. اگر شما هم چنین عادتی دارید، بهتر است قبل از آن که کار زندگی تان به جای باریک بکشد، فکری برای از بین بردنش بکنید.

● مادرم حق دارد بداند...

بیان جمله، «به خاطر فلان کار از تو دلخورم» در جمع، گفتن راز های خانوادگی یا نقدکردن همسرتان و ایرادگرفتن در کار هایش، آن هم در مقابل دیگران، یکی از مواردی است که کمتر مردی می تواند تحملش کند. طبیعی است که شما به عنوان یک زن و شوهر گاهی دعوای تان بشود و گاهی هم به شدت از کار های یکدیگر عصبانی شوید اما نصیحت دوستانه ما این است که بگذارید موضوعات خصوصی، خصوصی باقی بمانند، پس در همان چند ساعتی که در مهمانی یا مقابل دیگران هستید، به هر زحمتی که هست خودتان را کنترل کنید و بعد از آن، هرچه می خواهید را به همسرتان یادآوری کنید و تا گرفتن یک نتیجه مشترک با هم بحث کنید.

● فلانی این کار را کرد اما تو نتوانستی

مرد ها از این که با فرد دیگری مقایسه شوند بیزارند. این موضوع موجب می شود که احساس مردانگی و قدرت شان خدشه دار شود. آن ها دوست دارند همیشه برای شما مهم ترین و توانمند ترین شخص باشند و وقتی می شنوند که شخص دیگری (حتی در یک موضوع کوچک) از آن ها قدرتمند تر است و شما هم می دانید که مردتان به اندازه آن شخص توانمند نیست، همه چیز در ذهن شان به هم می ریزد. شما فکر می کنید که فقط یک مثال ساده زده اید اما او فکر می کند که از هرکسی در ذهن شما کم اهمیت تر است و این که شما حسرت زندگی ای را می خورید که او نتوانسته و نخواهد توانست که برای تان بسازد.

● مرد ها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند

سعید همسرش را دوست دارد اما به این ازدواج بی اعتماد است. آن ها ۵ سال است که با هم زندگی می کنند و نتیجه ای که بعد از این سال ها گرفته است این است که نظراتش برای همسرش اهمیتی ندارد و حتی گاهی فکر می کند همسرش او را دوست هم ندارد. از نظر سعید همسرش یک کدبانوی واقعی است و زنی است که در اجتماع هم کاملا موفق است اما با تمام این اوصاف او می گوید که در زندگی اش احساس خوشبختی صددرصدی نمی کند. وقتی او دلایلش را برای این حس بیان می کند، می بینیم که او تنها به موضوعاتی اشاره می کند که از نظر خیلی زن ها مهم نیستند و دقیقا به همین دلیل که فکر می کنند این کار ها اهمیتی ندارند، از تاثیرشان هم باخبر نیستند. برای مثال به ۲ اشتباه همسر سعید، که خیلی هم رایج هستند اشاره می کنیم:

● نظر تو برای خودت محترم است!

مشکلی که خیلی مرد ها از آن گلایه می کنند این است که همسرم به نظر من اهمیتی نمی دهد. آن ها برای این نظرشان مثال های شگفت انگیزی را بیان نمی کنند بلکه می گویند مسائل ساده ای از قبیل این آزارشان می دهد: وقتی که می خواهیم به رستوران برویم او از من می خواهد که جایی را پیشنهاد کنم و وقتی چند جا را به او پیشنهاد می دهم، رستورانی را انتخاب می کند که اصلا در فهرست من نبوده است. کمی فکر کنید. به احتمال زیاد شما هم مواردی از این قبیل را انجام داده اید و در آن لحظه فکر کرده اید که یک رستوران که اهمیتی ندارد! اما فکری که همسرتان کرده این است که او به حرف من اهمیت نمی دهد. همیشه خودرای است و اصلا برایش نظرات کس دیگری مهم نیست و... حق با شماست. مرد ها کمی اغراق می کنند اما چه می شود کرد؟ باید آن ها را با قانون های مردانه خودشان بپذیرید.

● دیدی فلانی چطور نگاهم می کرد؟

موضوعی که بسیاری از مرد ها را می ترساند و موجب می شود که نگاه خوشایندی نسبت به ازدواج کردن و تعهداتش نداشته باشند، محدودیت در ارتباط با جنس مخالف نیست. درحالی که ما فکر می کنیم مردها برای ازدواج نکردن هزارو یک دلیل دارند، آن ها تنها یک دلیل برای این موضوع دارند. مرد ها فکر می کنند که بعد از ازدواج عزیز ترین دارایی های شان، یعنی خانواده و دوستان شان را از دست می دهند. به همین دلیل، نشانه هایی که این تصور را در ذهن شان تقویت می کند، حتی اگر کوچک باشند می توانند بی اعتمادی بزرگی را نسبت به شما و این زندگی در او ایجاد کنند. بد گفتن از اعضای خانواده و دوستان شان یکی از این نشانه هاست. آن ها نمی دانند که این انتقاد ها یک درد دل زن و شوهری است بلکه زمانی که می گویید دیدی دوستت چه گفت و چه کرد و... آن ها می شنوند که دوستت دیگر حق ندارد پایش را در این خانه بگذارد و ما هم هرگز به دیدنش نخواهیم رفت. اگر می خواهید چنین استرسی را به همسرتان وارد نکنید، هرگز به خانواده یا دوستانش حمله نکنید و او را از تنهایی بعد از ازدواج نترسانید.

● فداکاری های تان را در دل تان نگه دارید!

سهیل تقریبا یک تازه داماد است. او و همسرش که ۲ سال از ازدواج شان می گذرد هنوز فرزندی ندارند. باعشق ازدواج کرده اند اما مشکلات کوچکی آن ها را آزار می دهد. او و همسرش در میان فشار های مالی زندگی شان را شروع کردند و حاضر بودند تا با تمام بی پولی یک زندگی عاشقانه را بسازند اما سهیل فکر می کند تمام آن بی پولی ها امروز برای شان به یک مشکل حل نشدنی تبدیل شده است. مشکلاتی که اگر از همین اکنون مدیریت شان نکنند، می تواند زندگی شان را با خطراتی روبه رو کند.

● من از همه چیزم برای تو گذشتم اما...

وقتی که خانم ها عاشق می شوند، حاضرند زندگی شان را حتی در سخت ترین شرایط شروع کنند؛ بدون امکانات زیاد و درآمد قابل توجه! آن ها فکر می کنند که مهم ترین موضوع همین علاقه است و به همین دلیل، برای رسیدن به همسرشان از تمام آرزو های کودکی شان می گذرند. بعضی از آن ها از این همه گذشتی که کرده اند پشیمان می شوند اما بعضی های دیگر هنوز هم حاضرند که گذشت کنند و همسرشان را از زیر این فشار ها نجات دهند اما حتی همین دسته دوم هم گاهی خسته می شوند. انرژی شان کم می شود یا وقتی که به دلیل موضوع دیگری با همسرشان دچار مشکل می شوند دل شان می خواهد که از این همه سختی که کشیده اند حرف بزنند و خودشان را سبک کنند. آن ها فقط با گفتن سرگذشت سخت این رابطه می خواهند خودشان را آرام کنند اما چیزی که همسرشان می شنود این است تو از همان اولش هم من را در سختی و بدبختی هایت شریک کردی. دیگر جانم به لبم رسیده و فکر می کنم که تو ارزش این همه خوبی من را نداشتی!

● از این بی پولی همیشگی خسته ام

حق با شماست! دوره زمانه عوض شده و شما هم در این زندگی به اندازه همسرتان در مسائل مالی درگیر شده اید. به همین دلیل استرس پس انداز و فراهم کردن هزینه های زندگی را پا به پای همسرتان به جان می خرید و می دانید که بی پولی مشکل او نیست بلکه مشکل ۲نفره شماست اما همسرتان گرچه مشارکت شما را پذیرفته اما هنوز هم در دلش با شما هم عقیده نیست. برای او که مردانگی و مدیریت پدرش را در خرید مایحتاج منزل و کادو های گاه و بی گاه دیده است، بی پولی یعنی یک ضعف مردانه و نه یک مشکل خانوادگی. اگر شما بگویید خسته شدم! دلم یک مسافرت خوب می خواهد یا اگر روزی که حسابی از فشار های مالی اول زندگی به تنگ آمده اید بگویید این قسط ها حالم را به هم می زند، تمام حقوق یک ماهم یک روزه از دستم رفت! او می شنود خسته ام کردی، تو حتی نمی توانی زنت را به یک مسافرت ببری یا حتی عرضه پرداخت قسط هایت را هم نداری؛ من این همه جان می کنم تا جور بی عرضگی تو را بکشم. حالا که این جملات را به زبان مردانه برای تان ترجمه کردیم، یک بار دیگر به حرف های تان فکر کنید؛ هنوز هم فکر می کنید دلیلی ندارد که او از حرف های تان برنجد؟

مجله سیب سبز
*********************************************************

جملاتی که مردان را دیوانه میکند!! (اینجا)

غرزدن و شکایت‌های زنانه و تداوم در چنین رفتارهایی باعث به هم ریختن آرامش اعصاب آقایان می‌شود و آقایان حاضر نیستند همیشه و هر روز مسائل احساسی و عاطفی زندگی صحبت کنند.
یافته‌های جدید نشان می‌دهند آقایان بر خلاف خانم‌ها تمایل به پیشگویی آینده ندارند از این رو متحمل شنیدن پیشگویی‌های زنانه درباره آینده را ندارند و ترجیح می‌دهند در حال زندگی کنند.
مرد‌ها آموخته‌اند که به سؤالاتی که در مورد زن‌ها می‌کنید پاسخ واضحی ندهند، آقایان کلی نگر هستند و فقط در موارد نادر و خاص جزئی جواب می‌دهند.
مرد‌ها از زن‌هایی که بیش از حد به وضع ظاهر آنها توجه می‌کنند، علاقه ندارند و گیردادن و تجسس در نوع رفتار‌ها و نحوهٔ لباس پوشیدنشان را کار چندان صحیحی نمی‌دانند و با این چنین صحبت‌ها و رفتارهای زنان سریعاً واکنش نشان می‌دهند.

  • ستاره نجفی